بنام الله
جهل و فقر اجتماعی
چرا مد ایرانی متولد نشده کورتاژ می شود ؟
چندی پیش به اتفاق همسرم برای خرید به یکی از مراکز خرید پوشاک رفتیم بعد از کلی اکراه و اصرار به پشت ویترین مغازه ای رسیدم که لباس های عجیب و غریبی در داخل ویترین ،بر تن آدمک های بهت زده خودنمایی میکرد .گویا این بی زبانان هم شرم داشتند از پوشیدن اینچنین البسه منفور و منسوخی
لباسهایی که الحق و الانصاف بسیار سخیف و بی مایه بود.
شلوار مندرس و شندره یی که یاد خرقه پاره پاره شعبان استخوانی دراثر
ماندگار هزار دستان ، زنده یاد علی حاتمی را در خاطرم زنده نمود .
با خود گفتم آخر چه افرادی به چه نیتی این البسه سخیف و صغیر را بر تن میکنند .
به قول رضا مارمولک
تن آدمی شریف است به جان آدمیت .
صد افسوس که ما ره گم کرده ایم و به سوی نا کجا آباد می رویم.
مد فرزند نامشروع پیوند سرمایه داری و لایه های قدرت سیاسی در رسانه امروز است. طراحان مد در بهترین مدرسه های فشن دیزاین تعلیم می بینند. این مدارس را سرمایه داران بزرگ تاسیس کرده و هدایت میکنند. طراحان با حمایت سرمایه داران استودیو تاسیس میکنند. قدرت سیاسی به سرمایه داران اجازه جولان میدهند و راه را برای استثمار طبقه کارگر جهان سوم باز میکند و بدین ترتیب خط تولید را حفظ میکند. رسانه نیز به مدد قدرت سیاسی وهم سرمایه داران می آید. رسانه هم مردم را به مصرف تشویق میکند سلبریتی ها به طرح طراحان اصالت می بخشند و تکه پارچه های به هم دوخته شده را به ذایقه روز تبدیل میکنند. در این میان نیز عده ای در سودای سلبریتی شدن به مدل تبدیل میشوند و با کت واک های اغوا گرانه هم غرایز مردم را درقاب تصویر ارضا میکنند و هم محلی برای پرستیژ سرمایه داران خلق میکنند. و این چرخه ایست که بواسطه آن مصرف کنندگان اجناسی را تحت عنوان مد روز بر تن مدلها و سلبریتها میبیند وهمان اجناس را در بازار می بینند و خوشحال از آنکه خود انتخاب کرده اند در بازی بزرگ صاحبان سرمایه و قدرت ایفای نقش میکنند.حال نقش تبلیغی ماهواره هم خود داستانی دارد.
بنابراین آنچه به عنوان مد روز شناخته میشود و عده ای را به سمت خود دعوت میکند یک تصادف نیست. بلکه بر عکس مد، حاصل تراکنش های پیچیده اما دقیق و حساب شده پیوند بازار، سیاست و رسانه است. و همه اینها فقط در آنجا شکل میگرد که بازار اصالت دارد. در فرایند امروز قدرت بازار است که حمکرانی می کند . بازار است که منطق خوب و بد، درستی و غلطی و بایدها و نباید هارا تعیین میکند. و به طبع آن، مد نیز با دوران و سیالیت خود، محصول منطق بازاری است که هیچ چیز جلو دارش نیست. مد محصول بازاری است که همه امیال را به تصرف خود در می آورد و زیبایی را نه در خدمت کمال بلکه در خدمت مصرف تسخیر کرده است. مد محصول فرایندی یکسان ساز است که در آن همه چیز زودگذر و موقتی است. مد با زبانی دیگر محصول دنیاگری در شکل مفرط آن است
در ایران اما حکایت چیز دیگری است. در ایران نه بازار، بلکه نفت و هرآنکه برآن سلطه دارد قیم جمعیت است. صاحبان نفت یک روز سرمایه دارن را در آغوش و روز دیگر پس میزند . هوای نفس اصالتی ندارد و به طبع آن هر آنچه در امتداد پیروی از آن است مذموم است. قدرت سیاسی اجازه دعوت مردم به مصرف را ندارد. سلبریتی ها مرده متولد میشوند و روزی بر فراز تابلوی های شهر و روزی دیگر ممنوع التصویر اند. رسانه اهداف خود را روزانه به روز میکند و هم درخدمت سرمایه داران اند و هم در خیانت به طرفدران سیاسی آنها. خبری نیز از مدرسه طراحی نیست و هر آنچه است استودیو های پراکنده زیزمینی است که سودای مدرن بودن طبقه مرفه شهری را پاسخ میگوید. و در این سردرگمی نسبت رسانه و سیاست و بازار، ماهواره ها هژمونی سرمایه داران جهانی را بسط میبخشند و ذایقه سازی میکنند و بازار نیز در پاسخ به این ذایقه کم کاری نمی کند
در اینجاست که صاحبان نفت به فکر فرو می افتند و صحبت از “مد لباس ایرانی اسلامی” میکنند و نتیجه اش چند فشن شوی دولتی میشود و چند افتتاح و تقدیر و پوشش خبری و بازار همچنان راه خود را میرود. و روز بعد عده ای از بستر سازی دولت صحبت میکنند حال آنکه دولت نمیتواند قدرت خود را تمام و کمال در خدمت بازار قرار دهد . رسانه ها نیز به سختی حتی همان فشن شوی های دولتی را پوشش میدهند و هرروز به دنبال معیار مناسب پوشش از مصداقهای پیش روی خود میگردند و وضع موجود بازتولید میشود
بنابراین این که ما چگونه مد خودمان را داشته باشیم ذاتا سوال غلطی است چرا که ما به درستی نه اندیشه سرمایه داری مفرط لیبرال را تایید میکنیم و نه حاضریم(البته به غلط) با تناقضات پیش رویمان دست پنجه نظری و عملی نرم کنیم. و این فرمولی است واحد برای هرآنکه به دنیال بازگردن گره سبک زندگی است. سبک زندگی بحران زده ایرانی نه محصول بعضی کم کاریها و عدم فهم فلان مسئول، بلکه هم از ناشی عدم مواجه جدی ما با بعضی از سوالات عمیق و ریشه ای در نوع نسبت ما با دنیای جدید است.
کسانی که صحبت از مدلینگ غربی و مدلینگ ایرانی دارند و در اجرایی این سناریوهای کذایی نقش آفرینی میکنند اگر خوب از دور بر این مطالب دقت کنند و کمی اندیشه نمایند برایشان محرض میگردد که دارند نقش تیغه های یک قیچی بران، برای قطع ریشه فرهنگ و رسوم سنتی ایرانی را ایفا می نمایند.
اگر آن روز دهقان فداکار برای نجات جان همنوعان خود لباس خویش را از تن کند و آتش زدند . امروز دهقان های فداکار کجایند تا لباس فاخر بر تن آدمک هاکنند.
ان شاالله