دانشمند هنگامی که نمی داند، از فراگرفتن خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
اجتماعی .سیاسی.تاریخ
انتقاد شدید خسرو معتضد از سبد کالایی
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:30 صبح  

ملت ایران کجا و این سبد کجا؟

باور کنید سبد خانوار کنونی در شان ملت ایران نیست. آخر دو مرغ یخی، هشتصد گرم پنیر، یک بطری روغن نباتی و ده کیلو برنج که مردم امیدوارند هندی ارسنیک‌دار نباشد کجا و ملت ایران کجا؟ چرا دولت یک کیلو گوشت راسته، یک کیلو گوشت چرخ کرده جزو سبدکالا به مردم عیدانه نمی‌دهد؟
«دو عدد (قطعه) مرغ، هشتصد گرم پنیر، یک شانه تخم‌مرغ، یک بطری روغن نباتی، ده کیلو برنج» این است To be or not tobe بودن یا نبودن برای یک ملت با پنج هزار سال سابقه تاریخی، ده هزار سال سابقه مدنی و روستانشینی و صد هزار سال زندگی در فلات ایران که از آبان ماه تاکنون صحبت آن بر سر هر کوی و برزن است و میلیون‌ها خانوار ایرانی چشم به این عطیه دولت محترم دارند و گویا به عده‌ای که مستحق‌ترین طبقاتند نمی‌رسد و به عده‌ای می‌رسد.

 می‌گویند صف‌های طویل تشکیل شده که باعث نقاهت مردم می‌شود، می‌گویند کارگران مشمول این سبد مائده آسمانی نمی‌شوند. می‌گویند میلیون‌ها نفر که حقوق ماهانه‌شان زیر پانصد هزار تومان است بنا به اگر و مگرهایی از دریافت این ترکه نومان محروم‌اند. چرا؟می‌گویند خیلی‌ها آرزو دارند این سبدکالا را دریافت دارند. می‌گویند پارسال که دولت وقت عیدانه هم به همه مردم می‌داد چه شده که امسال در حالی‌ که هر روز خبرهای خوشایند از برداشته شدن تحریم‌ها به گوش می‌رسد دولت اینقدر دم از نداری می‌زند و کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته است. 

مردم پیامک می‌زنند: آیا دولت محترم نمی‌توانست از خیر این سبدکالا بگذرد و عیدانه نقدی به حساب مردم بریزد؟ آخر با دو دانه مرغ یخی چه کمکی به تغذیه خانواده‌ها می‌شد؟ مردم می‌پرسند: مگر خیلج‌فارس و دریای مکران در جنوب ایران وصل به اقیانوس هند قرار ندارند؟ از آبان‌ماه تا شب عید فاصله زمانی زیادی موجود بود. 

چه ایرادی داشت دولت به شرکت شیلات جنوب دستور می‌داد [همانطور که دکتر مصدق در زمستان 1331 به شرکت ملی شیلات شمال دستور داد چند هزار کامیون حامل ماهیان شمال به بازارهای تره‌بار و میوه کشور اعزام دارد و سر هر خیابان کامیون‌های ارتش ماهی تازه به مردم دانه‌ای یک تومان می‌فروختند]، شرکت شیلات جنوب و حتی شمال امسال سیل ماهی به تهران و سایر شهرها سرازیر می‌کردند و جزو سهمیه‌ سبدکالای خانوار یک یا دو ماهی سفید یا کفال یا کپور یا شیرماهی یا حلوا ماهی هم می‌دادند؟ چه می‌شد دولت چند قوطی کنسرو ماهی به مردم هدیه‌ می‌داد؟ چرا دولت در قیمت‌گذاری قیمت ماهی مداخله نمی‌کند و ماهی غذای اشرافی شده است؟ 

پیر دیری به من گفت: بابک زنجانی که اکنون در زندان به سر می‌برد از رضاشاه که مهم‌تر و بالاتر نیست. پس از شهریور 1320 رضا شاه مجبور شد اموال نقدی خود شامل 68 میلیون تومان را به پسرش هبه کند که او نیز آن را در اختیار دولت گذاشت، دولت محض جلب رضایت مردم از آن 68 میلیون تومان مبالغ زیادی صرف احداث لوله‌کشی آب تهران، اتمام بیمارستان هزار تختخوابی، احداث یتیم خانه و تیمارگاه و شیرخوارگاه و کارهای عام‌المنفعه کرد.

 خلاصه تا سال 1320 فرا برسد و عبدالحسین هژیر وزیر دربار شاهنشاهی تتمه آن پول‌ها و بیشتر املاک غیرمنقول را به بهانه احداث بنیاد خیریه به دربار برگرداند مبالغ قابل‌توجهی صرف کارهای مفید شد و پولی که رضا شاه غصب کرده بود در جهت عمران و آبادانی کشور صرف شد. 


چه ایرادی دارد حالا که قوه قضائیه آقای زنجانی را برای مدتی استراحت و تمدد اعصاب و راحت شدن از دغدغه‌های مالی و چک‌های بی‌محل و بلاوصول در استراحتگاه اوین مورد نگهداری قرار داده است (خواهید دید بابک زنجانی به‌زودی چاق و سر و مر و گنده و کیفور خواهد شد) موقتا 25 هزار میلیارد تومان اموال منقول و غیرمنقول مشارالیه را حتی به عنوان قرض‌الحسنه صرف مقادیری از گرفتاری‌های مالی دولت و ملت کرده با رضایت خود ایشان و با اعطای لقب مرد خدمتگزار سال‌، تا رسیدن اقساط پول‌های مسدود و بلوکه شده آقای زنجانی، گره‌ای از مشکلات عمومی بگشایند.

 عرض کردم بابک زنجانی از نظر قدرت اقتصادی از رضا شاه که بالاتر نیست. دولت آن زمان از 68 میلیون تومان موجودی رضا شاه در بانک ملی بسیاری از معضلات خود را حل کرد، مثلا در قحطی سال 1321 و سال تیفوسی، بیمارستان، رختشویخانه، یگان ضدعفونی و ناهارخوری برای گرسنگان ساخت.

 برنج از شمال آورد و به جای نان، چلوی باقلا داد با دمپختک» در چند برزن شهرداری پختند و در مقابل کوپن به مردم می‌دادند. حالا هم اموال نقدی آقای زنجانی از طریق مذاکره با ایشان و دادن مواعیدی در خصوص تخفیف در مجازات و حتی آزاد کردن مشروط به قید کفیل و ضمانت، در اختیار بیت‌المال قرار گیرد تا رسیدن پول‌های بلوکه شده. 

خزانه کشور از این حالت بی‌پولی در آید. فرجی حاصل شود و ان‌شاءالله ضمن جلب رضایت مردم،‌دولت هم نفس راحتی بکشد و یارانه و عیدانه مردم مظلوم را بدهد و این سبد محقر و ناچیز هم با اقلامی مانند ماهی یخ‌زده، کنسرو تن‌ماهی،کنسرو لوبیا و نخود فرنگی و قارچ و مقادیری لوبیا و عدس و چندین کیلو پیاز و سیب‌زمینی و یک قوطی روغن چند کیلویی و یک شیشه روغن زیتون، رونقی یابد و از حالت مفلسانه کنونی به در آید و صف‌های طویل هم حذف شود و مردم را با حرف اول اسامی خانوادگی به در فروشگاه‌ها خواسته از این همه بی‌احترامی به آنان خودداری شود.

 محض اطلاع دولت محترم عرض می‌شود سازمان جیره‌بندی دولت آلمان در جنگ جهانی دوم تا فقط یک هفته به پایان جنگ، اقلام جیره مردم آلمان شامل گوشت تازه، روغن نباتی، کره، روغن، لوبیا و نخود و سیب‌زمینی، کنسرو ماهی، کنسرو گوشت، شمع، نان، برنج، بنشن را بین 90 میلیون مردم آلمان تقسیم می‌کرد و جیره‌بندی تا پایان جنگ ادامه داشت.

 واقعا در خور تاسف است که در روزگار صلح و آرامش نمی‌توانیم یک سبد خانوار خانواده را بین تمام خانواده‌های ایرانی توزیع کنیم. باور کنید سبد خانوار کنونی در شان ملت ایران نیست. آخر دو مرغ یخی، هشتصد گرم پنیر، یک بطری روغن نباتی و ده کیلو برنج که مردم امیدوارند هندی ارسنیک‌دار نباشد کجا و ملت ایران کجا؟ چرا دولت یک کیلو گوشت راسته، یک کیلو گوشت چرخ کرده جزو سبدکالا به مردم عیدانه نمی‌دهد؟

نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
خسرو معتضد: شرکت گاز به پیش از دوره قاجار بازگشته است!
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:25 صبح  
شیوه کار «نایب حسین» این بود که محکومی را که باید شلاق بزند یا اشکلک کند یا چشمش را درآورد و یا زبان یا گوشش را ببرد، آن قدر آزار می داد که طرف راضی می شد سه برابر آنچه را حاکم کاشان مطالبه می کرد، بدهد و از شر آزار و شکنجه نایب حسین و نوچه هایش آسوده شود./ اکنون هم شرکت ملی گاز بدون کسب مجوزهای قانونی از مجلس شورای اسلامی، فعالیتهای وصول مطالبات را به «به اصطلاح بخش خصوصی» یعنی جایزه بگیران واگذار می کند که در خانه مردم بروند و این پول را بستانند. / من تصور می کنم اکنون هم شرکت گاز می تواند میلیاردها مطالبات معوق خود را از مردم بیچاره و ندار، با واسطه گری امثال فراشهای نایب حسین و امیر بهادر و عین الدوله مطالبه کند و به ریش مردم بخندد.

خسرو معتضد درروزنامه قدس روایتی از ابتکار غریب مدیر عامل شرکت گاز برای وصول گاز بها را بازگو کرده است.

 معتضد نوشت: شرکت ملی گاز به تازگی پس از گران کردن مضاعف اندر مضاعف بهای گاز، به گونه ای کار را بر مردم سخت کرده که به چشم خود دیدم مردم دوباره دست به دامن کپسولهای گاز خانگی شدند و در تاکسی نشسته بودم که دیدم شش هفت کپسول در داخل خودرو و صندوق عقب آن، بار کرده اند.

در این هنگامه، ابتکار غریبی به ذهن مدیرعامل محترم شرکت گاز رسیده و ایشان با استخدام عده ای برای وصول گازبها به عصر پیش از مشروطه رجعت فرموده اند.

مانند عصر عین الدوله و امیر بهادر جنگ که برای وصول خراج و قلق و پیشکش و حق البوق، فراشهای سبیل از بناگوش در رفته ای را استخدام کرده بودند و آنها را در خانه مردم می فرستادند. این مدیر محترم نیز گویا درصدد برآمده به بهانه سپردن کار به بخش خصوصی، عده ای رابه جان مردم بیندازد که قبوضی را که مردم از پرداخت بهای گزاف آنها عاجزند، به زور از مردم بستانند.

چند روز پیش در یکی از شهرکهای اطراف تهران در ساختمانی با حدود 22 آپارتمان، میهمان یکی از دوستان بودم. او مغموم و مبهوت بود. می گفت ساکنان این آپارتمان ها 80 درصد اجاره نشین هستند. قبض گاز 120 هزار تومانی برای چندین ماه اکنون به 800 هزار تومان رسیده است. بعضی از این آپارتمانها غیرمسکونی است و صاحبان آنها در محل نیستند. مبلغ هشتصد هزار تومان برای جمعی حقوق بگیر کارگر و کارمند ساکن آپارتمانهای 50 - 40 متری تا 70 متری بسیار سنگین است. مدیرعامل شرکت ملی گاز فکر بکری به مخیله اش رسیده و رندانه خواسته است، به بهانه اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی، برخی مؤسسات منتظر وقت را به جان مردم بیندازد.

مردم از این پس با «جایزه بگیرها» و فراش های عین الدوله و امیر بهادر سر و کار خواهند داشت. فراش های امیربهادر جلوی خانه مردم کنگر خورده، لنگر انداخته و با روشن کردن چپق و یا برافروختن اجاق و نشستن جلوی در خانه و سکوهای دو طرف در ورودی و با صدای بلند حرف زدن و ایجاد مزاحمت برای صاحبخانه پول زور را می ستاندند.

اکنون هم شرکت ملی گاز بدون کسب مجوزهای قانونی از مجلس شورای اسلامی، فعالیتهای وصول مطالبات را به «به اصطلاح بخش خصوصی» یعنی جایزه بگیران واگذار می کند که در خانه مردم بروند و این پول را بستانند. فعالیتهای گازرسانی شهری و روستایی دستاویز خوبی برای لاپوشانی اصل ماجرا یعنی وصول مطالبات از میلیونها مشترک بی پول و درمانده در پرداخت مطالبات یک میلیونی گاز است. وی گفته: «یک درصدی برای وصول مطالبات گاز طبیعی از مشترکان برای بخش خصوصی در نظر گرفته شده است.»

گذشتگان مرده اند و کسی زنده نیست که برای ما تعریف کند، اما در کودکی و نوجوانی و جوانی از پدربزرگ و پدر و عموها می شنیدم که پیشترها همه چیز را به مقاطعه می گذاشتند تا بی دردسر، مردم را سر کیسه کنند. از همه خنده دارتر ماجرای حاکم کاشان در زمان ناصرالدین شاه بود که عملیات چوب زدن و شلاق و تازیانه زدن و کور کردن هر کس را که حاکم کاشان اراده می فرمود، به مقاطعه گذاشته بود و کسی که داوطلب انجام این مقاطعه شد و در مزایده، پول بیشتری پیشنهاد کرد و برنده شد، «نایب حسین کاشی» بود که بعدها کارش بالا گرفت و ادعای حکمرانی کاشان را کرد.

شیوه کار «نایب حسین» این بود که محکومی را که باید شلاق بزند یا اشکلک کند یا چشمش را درآورد و یا زبان یا گوشش را ببرد، آن قدر آزار می داد که طرف راضی می شد سه برابر آنچه را حاکم کاشان مطالبه می کرد، بدهد و از شر آزار و شکنجه نایب حسین و نوچه هایش آسوده شود.

من تصور می کنم اکنون هم شرکت گاز می تواند میلیاردها مطالبات معوق خود را از مردم بیچاره و ندار، با واسطه گری امثال فراشهای نایب حسین و امیر بهادر و عین الدوله مطالبه کند و به ریش مردم بخندد.

باید در آن مجموعه شهرک که مستأجران بر سر خود می کوبیدند ومانده بودند با حقوق 400- 300 هزار تومانی چگونه بهای گاز چند صد هزار تومانی را بدهند، می بودید و مانند من خون جگر می شدید که چگونه شرکتی جرأت می کند جایزه بگیرها را به جان مردم بیندازد.

من نمی دانم از 450 میلیارد دلاری که در مدت شش سال گذشته بابت عایدات نفت به خزانه ریخته شد، چقدر باید خرج امور زیربنایی و روبنایی و حقوق مدیران عامل و مدیران کل و ساخت ساختمانهای چندین طبقه آنچنانی برای مدیران پرادعا شود که باز هم ناله «چه کنم دولت» به عرش می رسد و هر روز مالیات و خراج تازه ای از مردم می ستانند؟


نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
دست انگلیس آلوده به خون میلیونها ایرانی
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:21 صبح  
رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر گفت: همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» سه شنبه، 15 اردیبهشت با حضور نویسنده کتاب "قحطی بزرگ" در دانشگاه تهران برگزار می شود.
موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر و دبیر علمی همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» در گفت‌وگو با فارس در مورد ضرورت این همایش اظهار داشت: این همایش با توجه به دو ضرورت برگزار می‌شود : نخست اینکه ما در صدمین سال جنگ جهانی اول به سر می‌بریم، البته سالگرد جنگ سال گذشته بود اما این جنگ عالم گیر تقریباٌ چهار سال ادامه یافت، ما هم پیش همایشمان را سال گذشته برگزار کردیم و اصل همایش را هم به اردیبهشت ماه 94 موکول کردیم.

وی در ادامه با اشاره به اینکه «ایران» در جنگ جهانی اول مداخله نداشت، اما کشورمان متأسفانه اشغال و لطمات زیادی از این جنگ دید و به اشغال در آمد، گفت: در دنیای پر آشوب کنونی جا دارد که اسناد و مدارک را بازبینی کنیم و لطماتی که به کشورمان وارد شده را بررسی کنیم.

حقانی با تشریح برخی برنامه‌های مفصل غرب برای غرب آسیا یادآور شد: کشورهای استعماری در زمان «جنگ جهانی اول» ترسیم خاورمیانه جدید را مطرح می‌کردند و این هدف را در حال حاضر نیز مطرح می‌کنند. امروز شاهد دگرگونی‌های جدی در منطقه هستیم باید از این تجربه تاریخی استفاده کنیم.ضرورت استفاده از تجربیات تاریخی که ما در آن به سر می‌بریم اهداف اصلی ما برای برپایی این همایش شد.

وی در پاسخ به این پرسش که با وجود اینکه ایران در دوران جنگ اعلام بی‌طرفی کرد باز هم اشغال شد! انگلستان در اشغال ایران چه نقشی داشت؟. گفت: ایران کشور مهمی در منطقه به لحاظ ژئوپلتیک و سیاسی است نقشه‌ بیگانگان برای پیروزی در جنگ، ایران را در موقعیت خاص‌تری قرار داد. نکته دیگر هم بحث نفت ایران بود انگلیسی‌ها پیروزی خود را در جنگ جهانی اول، مدیون نفت ایران و غارت آن می‌دانستند. وجود منابع نفتی در ایران ما را در وضعیتی قرار داد که کشورهای دیگر از مخالفین تا طرفداران به ایران توجه کنند.

حقانی با بیان اینکه نکته مهمی که امروز باید از آن درس بگیریم و رهبری نیز بر آن تاکید دارد افزایش توانمندی نظامی و اقتصادی کشور است، گفت: یکی از دلایلی که کشور‌های اشغالگر به خود اجازه دادند خیلی راحت ایران را اشغال کنند ضعف نظامی و مالی ایران بود. اگر ایران یک دولت قدرتمند با توانمندی دفاعی خوبی داشت آنها هوس اشغال ایران به سرشان نمی‌زد!

وی افزود: اما متأسفانه انگلیسی‌ها دراین بین نقش مخربی را ایفا کرد و آنها در همین سالی که ما الان در آن به سر می‌بریم (1394 مصادف با عقد قرارداد 1915 بین روسیه و انگلستان) است و این قرارداد مکمل قرارداد 1907 ایران به سه قسمت دراینجا تقسیم شد و این به معنای نابودی ایران تمام می‌شد.

حقانی ادامه داد: انگلستان به نظر می‌رسد که برای تحقق هدف خود به ویژه بعد از انقلاب 1917 در روسیه مصمم شدند که ایران را به صورت یکپارچه از آن خود کنند و این برای سیاست‌های منطقه ای و تداوم غارتگری‌شان مهم بود.

وی افزود: انگلستان درقرارداد 1915 ایران را به دو بخش تقسیم کرد و بعد در سال 1917 انگلستان به سمتی رفت که ایران را به صورت کامل از آن خود کنند بنابراین ابتدا قرارداد 1917 و کودتای 1299 که آن هم با همین اتفاقات خلال جنگ جهانی اول در ایران و منطقه رخ داد، کامل در ارتباط است.

دبیر علمی همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» ادامه داد: برای زمینه سازی این کار به نظر می‌رسد آن قطحی بزرگ یک تلاش شیطنت آمیز از سوی انگلستان برای کم کردن نفوس و جمعیت در ایران بود یعنی اگر این دو امر قطحی بزرگ که منجر به کشتار گسترده شد و قرارداد را کنار هم بگذاریم تصمیم جدی انگلستان برای نابودی و ملزم کردن کل ایران به امپراطوری بریتانیا مشخص می‌شود.

وی گفت: در قرارداد 1299 هم همان اهداف با شکل دیگر دنبال شد. این دو را کنار هم که می‌گذاریم مشخص می شود که قطحی در ایران طبیعی نیست برخی استناد می‌کنند که قحطی در ایران ناشی از مسائل طبیعی بود که در ایران سابقه داشته است.

حقانی ادامه داد: اما نقش سیاست‌های بیگانه در اشغال ایران را نباید نادیده گرفت بله ما قبلا در ایران خشکسالی داشتیم ولی به این صورت تلفات نداشتیم.

وی افزود: حداقل تلفات ایرانیان در قحطی در منابع گوناگون 5 میلیون نفر ذکر کردند و حداکثر را 12 میلیون نفر اعلام می‌کنند. به نظرم این رقم یک نسل کشی در ایران بوده که برای تحقق اهداف شوم انگلستان صورت گرفت.

حقانی با اشاره به اینکه دولت‌ها در خلال جنگ‌ها جاهایی را اشغال می‌کنند، گفت: دولت‌ها برای اشغال یک کشور و تبعات آن برنامه‌ دارند مثلا انگلستان ایران را اشغال کرد و تعداد زیادی نیرو از ایران اعزام کردند می توانستند همراه این نیروها آذوقه‌های خود را هم بیاورند. به طور مثال ما امروز در اشغال عراق شاهد بروز قطحی نشدیم ولی وقتی این سیاست‌ها توام با نابودی آذوقه و ذخیره غذایی و مایحتاج یک مردم می شود شکل حاد نسل کشی و کشتار اتفاق می‌افتد. درحالیکه آنها می توانستند در کشتی هایی که سربازان هندی را به ایران می آورند آذوقه هم بیاورند اما اینکار را نکردند یا می توانستند از مناطق همجوار ایران آذوقه به ایران منتقل کنند این کار را هم نکردند.

وی در پاسخ به این پرسش که تعمدی به نظر می رسد، گفت: در این کشتار تعمد وجود داشته است که بنده آن را مرتبط با سیاست های کلان انگلستان در منطقه می‌دانم. انها همزمان می‌خواستند زمینه های تاسیس دولت نامشروع اسرائیل را در منطقه هم فراهم کنند.

دبیر علمی همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» گفت: در سال 1917 با اعلام، اعلامیه بالفور، زمینه مهاجرت غیرقانونی یهودیان به فلسطین را فراهم کردند. بعدها در مطبوعات دنیا در سال 1302 شمسی، که تقریبا دو سال بعد از کودتاست می‌خوانیم که هدف از کودتای ایران و روی کار آمدن دولت در ایران کمک به کشوری است که به زودی در منطقه خاورمیانه تأسیس خواهد شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: شما ببینید یک انسجامی بین تصمیم گیری‌ها، رفتارها و سیاست گذاری‌ها وجود دارد که به نظر می رسد نوع رفتار انگلیسی ها با مردم ایران و کشور ما تعمدی و از روی سیاست گذاری کامل حساب شده بود.

نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
کدام یک از درباریان شاه در همه پرسی جمهوری اسلامی شرکت کردند؟
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:19 صبح  
بازخوانی یک ورق از دفتر خاطرات انقلاب اسلامی؛

نوروز 1358 یکی از بهترین سال هایی بود که ایرانیان در طول چند دهه اخیر تجربه کرده اند چراکه از یک سو بساط تاج و تخت نظام شاهنشاهی برچیده شده بود و از سویی دیگر 37 روز از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و اولین امتحان جدی ایرانیان در روزهای دهم و یازدهم فروردین در راه بود.

در آن روزها امام خمینی (ره) در قم علاوه بر جایگاه رهبری، اتخاذ تصمیمات کلان برای اداره نظام نوپا را برعهده داشت، اما هنوز نه جمهوری اسلامی تاسیس و نه قانون اساسی آن تصویب شده بود و به لحاظ رسمی مسئولیت اداره کشور بر عهده مهندس بازرگان بود.

در مقابل محمد رضا پهلوی همچون پدر خود در تبعید از ایران به سر می برد و وی را نه به خانه اش در انگلستان راه داده بودند و نه اجازه و امکان یافته بود که به کاخ زیبای خود در اسپانیا برود تا اینکه سرانجام متوجه شد در مصر نیز جایگاهی ندارد و مغرب را به عنوان مقصد بعدی انتخاب کرد. از همین رو فردی که 36 سال، نوروز را با عنوان شاه آغاز کرده بود می بایست در غربت و تنهایی آغاز سال جدید را تحویل می کرد.

هویدا، ریاضی و نیک پی رای دادند

بر خلاف شاه مخلوع، نخست وزیرش نوروز 58 را در زندان حکومت انقلابی و در فاصله دو دادگاه سپری می کرد. از سوی دیگر برگزاری همه پرسی جمهوری اسلامی نیز سبب شده بود تا شخص نخست وزیر نیز واپسین نوروز عمر خود را نیز ببیند.

در این بین برپایی رفراندوم جمهوری اسلامی در روزهای 10 و 11 فروردین را می توان مهمترین اتفاق نوروز سال 58 قلمداد کرد.

رفراندومی که در آن چند تن از دست اندر کاران رژیم قبلی نیز شرکت کردند و رای خود را در زندان قصر به صندوق ریختند. هویدا رای خود را به دقت تا کرد و به صندوق انداخت و در جواب این که رای او آری بوده یا نه، گفت: رای باید مخفی باشد.

عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شوراهم پای صندوق رای آمد و به جمهوری اسلامی رای داد. همچنین نیک پی، شهردار و سناتور سابق به جمهوری اسلامی رای آری داد و گفت: انشاالله مبارک است. اما در پایان هر 3 مقام با حکم دادگاه هایی به ریاست شیخ صادق خلخالی، به اعدام محکوم شدند و هیچ یک نوروز بعد را ندیدند.


نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
تصویر شاه و فرح در دیزنی لند
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:17 صبح  


نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
   1   2   3   4   5      >
درباره وبلاگ

اجتماعی .سیاسی.تاریخ

جعفر پیوسته کاشانی
دانستن حق شماست
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 42 بازدید
بازدید دیروز: 86 بازدید
بازدید کل: 106799 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
نوشته های پیشین

فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
لوگوی وبلاگ من

اجتماعی .سیاسی.تاریخ
لینک دوستان من

نگارستان خیال
سرزمین رویا
اجازه نمی دهیم
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اشرف ، سکانس آخر
پرستار و حارث (نقدی بر تراژدی خمینی شهر)
سید ضیا الدین چگونه گریخت
دو نکته نا گفته در مورد دکتر حسین فاطمی
ماجرای درخواست ترور امام خمینی ره از موساد
علائم و نشانه های تکان دهنده ظهور
آزادی آزادی دربست!؟
جشن وپایکوبی مردمی و خر درویش...
5+ 1 و سگهای آبادی !؟
رضاخان ، وزیر جنگ
اولین کارخانه متورسیکلت جهان
مراسم افتتاح روزنامه اطلاعات در سال 1305 + تصاویر
ظل السلطان حاکم اصفهان
تراژدی کفش ملی ( همیشه پای چین در میان است)
صغری خانم کجا و آیفون 6 کجا...جل الخالق
[همه عناوین(93)][عناوین آرشیوشده]