بارالها ! دوستی ات را محبوب ترین چیزها نزدم گردان . ترس از خودت را ترس بارترین چیزها برایم قرار ده و با شوق دیدارت، نیازهای دنیا را از من ببُر و هر گاه چشمْ روشنی اهل دنیا را از دنیایشان قرار دادی، چشمم را با عبادتت روشن کن . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
اجتماعی .سیاسی.تاریخ
خیابان فردوسی در دهه 40
جمعه 94 خرداد 1 , ساعت 3:49 صبح  

خیابان فرودسی تهران دهه 40+عکس


نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
مخوفترین سرویس اطلاعاتی و جاسوسی دنیا
جمعه 94 خرداد 1 , ساعت 2:7 صبح  

KGB     مخفف عبارت Komitet Gosudarstvennoy Bezopasnosti     به معنای کمیته­ امنیتی کشور است. ریشه اولیه این سازمان با نام "اوخرانا"     (Okhrana)     به 1880 هنگامی که تزار روسیه – الکساندر دوم- آن را با هدف نفوذ در میان احزاب مخالف حکومت ایجاد کرد، باز می­گردد. همین نفوذ باعث گردید که هر گونه اقدامی از سوی این گروه‌ها براحتی سرکوب و کنترل گردد. در سال 1916 وقتی مقامات دولتی روسیه خبر از وقوع یک انقلاب به نیکلاس دوم دادند، او به دلیل اعتماد بسیار زیادش به قدرت و نفوذ اوخرانا، این موضوع را جدی نگرفت.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

آرم اوخرانا، سنگ بنای کا.گ.ب

سازمانی با هدف مشابه، بعد از انقلاب روسیه در سال 1917، با عنوان Cheka     با هدف تحکیم حکومت لنین ایجاد شد. "چکا" در سال 1918 در طی جنگ‌های داخلی روسیه موقتا تعطیل شد و بار دیگر در سال 1922 تحت عنوان "دفتر مدیریت سیاسی کشور"   (GPU) جهت سرکوب مخالفین استالین تاسیس شد. استالین در سال 1934 نام آن را به "کمیساریای خلق برای امور داخلی" (GUGB) تغییر داده و به آن قدرت بی‌مثالی بخشید چرا که اعتقاد داشت نباید زیر نظر حزب فعالیت کند. او از این سازمان بعنوان اهرم قدرتمند سرکوب مخالفانش طی 30 سال حکومت خود استفاده کرد. پلیس مخفی وحشتناک‌ترین نامی بود که مردم روسیه در طی دوران حکومت استالین به گوششان خورد. طی دوره‌­های مختلف تا قبل از مرگ استالین، این سازمان نام­‌های مختلفی به خود گرفت: GUGB در سال 1941، NKGB در سال 1943، MGB در سال 1946، و MVD در سال 1953. پس از مرگ استالین، در سال 1953 MVD تصمیم گرفت که رویکرد خشن خود را کنار بگذارد و با رویکردی جدید در مارس 1954 به KGB تغییر نام داد. تا قبل از تبدیل شدن به KGB، این سازمان با استفاده از ایجاد وحشت در جامعه و به ره­بری از ایده ­آلیسم برای جذب جاسوس در خارج از کشور، اداره می­‌شد.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلمکا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

 

آرم سازمان چکا و تصویر زرژینسکی به همراه یارانش در این سازمان

 

 

اعمال مدرنیزه و اصلاحات در KGB در زمان ریاست "یوری آندروپوف" طی سال های 1967 تا 1982 صورت گرفت. او بعدها به ریاست حزب کمونیسم رسید.

در آگوست 1991، "ولادیمیر کریوچکوف"–رییس وقت سازمان- طرح یک کودتای نافرجام علیه دولت "گورباچف" را به دست گرفت. این می­توانست شروع یک پایان برای KGB باشد. این عمل و دیگر فعالیت­‌ها نظیر نفوذ در کلیسای ارتدوکس با اعتراض عمومی مبنی بر اعمال اصلاحات در KGB روبرو شد. با ظهور "بوریس یلتسین" بر مسند قدرت، وی این سازمان را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به 5 آژانس تحت نظر دو بخش تقسیم کرد که هر کدام وظایف محوله خود را انجام می­دادند. در نتیجه در 6 نوامبر 1991، KGB رسما بعنوان یک سازمان واحد از دایره وجود خارج گردید.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلمکا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

یوری آندروپوف رئیس سابق حزب کمونیسم و ولادیمیر کریچکوف رئیس سابق کا.گ.ب

KGB در اصل یک سرویس نظامی بود؛ درست همانند ارتش شوروی. در اسناد طبقه­‌بندی شده این سازمان می‌­توان ماموریت‌­های آن را یافت: مدیریت اطلاعات برون مرزی، ضد اطلاعات، فعالیت­‌های تحقیقاتی و عملیاتی، حفاظت از مرزهای اتحاد جماهیر شوروی، حفاظت از رهبری کمیته مرکزی کمونیست و دولت شوروی، مدیریت مناسبات دولت در کنار مبارزه با ناسیونالیسم و کلیه فعالیت‌های ضد نظام شوروی، و حذف سازمان­‌های معاند حکومت.

KGB یک نام کلی برای فعالیت‌های سرویس اطلاعات شوروی سابق، پلیس مخفی آن کشور و آژانس اطلاعاتی (جاسوسی) شوروی بود که با پیوستن "MKVD" سازمان اطلاعات داخلی شوروی به "MVD" سازمان اطلاعات وزارت کشور شوروی به سال 1954 تاسیس شد در فاصله سال‌های 1954 تا 1991 (زمان سقوط شوروی) فعالیت داشت.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

آرم کا.گ.ب

بدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991،KGB در ظاهر جای خود را به FSB (سرویس ضد جاسوسی روسیه) داد، به و به دو بخش تقسیم شد: سرویس امنیتی فدرال و سرویس اطلاعات برون مرزی دولت روسیه. منتقدان عقیده دارند که این تغییر تنها در نام این سرویس است و این سازمان همچنان به فعالیتهای پشت پرده خود ادامه می‌­دهد. در حال حاضر سرویس اطلاعات داخل روسیه به اختصار FSB و سرویس خارجی آن SVR نامیده می­‌شود.

روسیه سابقه بسیار قدرتمندی در امر جاسوسی دارد و تاریخ جاسوسی در این کشور به دوران حکومت سزارها (تزارها) بر این سرزمین بازمی‌گردد. با این حال بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی،KGB   که یک سازمان جاسوسی قدرتمند با اختیارات نامحدود بود به سازمان‌های کوچک‌تری با اختیارات بسیار محدود تقسیم شد. اما این محدودیت‌ها مدت زیادی به طول نیانجامید و از زمانی که ولادیمیر پوتین - یکی از اعضای سابق KGB - سکان قدرت را در روسیه به دست گرفت، سرویس اطلاعات جاسوسی خارجی (SVR) توانست بسیاری از اختیارات و اقتدار سابق سازمان‌­های جاسوسی را به دست آورد.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

 

اعدام جمعی از پارتیزان‌های روس توسط حزب نازی

 

بعد از آمریکا، انگلیس دومین کشوری است که به شدت نگران میزان فعالیت‌­های جاسوسان روسی در این کشور است. مقامات امنیتی انگلیس بر این باورند که میزان فعالیت‌های جاسوسی روسیه علیه انگلیس همچنان در سطح دوران جنگ سرد قرار دارد.

در همین خصوص «جاناتان اوانس» مدیر سازمان ضدجاسوسی انگلیس با اشاره به صرف هزینه­‌های کلان و نیروهای فراوان برای مقابله با جاسوس‌­های روسی تاکید کرده که هزینه‌­های صرف شده در این زمینه به همان اندازه‌­ای است که برای مقابله با القاعده به کار گرفته می‌شود.

"اسنودن" نامی که این روزها حاشیه­هایی برای دو دولت آمریکا و روسیه رقم زده است و دوباره ماجرای جاسوسی‌های روسیه را بر سر زبان‌ها انداخته است. اگر به تاریخ جاسوسی در روسیه نگاه کنیم درخواهیم یافت ماجرای اسنودن برای بار اول نیست که اتفاق افتاده است و در طول تاریخ جاسوسان زیادی از غرب و آمریکا به سمت روسیه سرازیر شده­اند.

به گفته­ سپهبد "ایان پاسه‌­پا" –معاون اسبق سرویس امنیتی رومانی- که ارتباط بسیار نزدیکی با سران سازمان­‌های اطلاعاتی روسیه داشته است، KGB هم اکنون به ازای هر 428 نفر از مردم روسیه، یک مامور اطلاعاتی دارد. او معتقد است که در زمان اتحاد جماهیر شوروی، این سازمان یک دولت در دولت اصلی بود. اما حالا دیگر خودش تبدیل به دولت اصلی شده است.

دوران استالینی KGB: اوج وحشت

با به قدرت رسیدن حکومت بلشویک­‌ها در 1917، لنین، "فلیکس ادموندوویچزرژینسکی" (Dzerzhinsky) را به سمت ریاست "چکا" گمارد. او تا زمان مرگ خود در سال 1926 یعنی پس از مرگ لنین و بخشی از حکومت استالین، در این سمت باقی بود. پس از وی، "ویاچسلاو منژینسکی"(Vyacheslav Menzhinsky) توسط استالین منصوب گردید. در دوران ریاست او، وی موظف گردید که نظم بشدت در میان مردم حاکم گردد. در این دوران، استالین دارایی 14 میلیون نفر از مردم روسیه را در فهرست مزارع جمعی وارد کرد. منژینسکی مامور شد که با هدف صادرات، نان و غلات را از فهرست مزارع جمعی حذف نماید و بدین ترتیب با بوجود آمدن قحطی بزرگ، 5 میلیون نفر از گرسنگی مردند.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

استالین و زرژینسکی

اما منژینسکی در سال 1934 بطرز مشکوکی مرد. بعدها، "گنریخ یاگودا"( (Genrikh Yagoda -جانشین وی - در جریان بازجویی‌­اش اعتراف کرد که وی منژینسکی را به طمع تصاحب منصبش با سم به قتل رسانده است. از آنجا که یاگودا یک داروساز متبحر بود و علاقه بسیاری به پیشرفت‌های عملی داشت، در دوران وی، پیشرفت‌های بسیاری در زمینه‌­های علمی در روسیه حاصل شد. وی علاقه بسیاری به انجام آزمایشات انسانی بر روی محکومین جنایی داشت. پس از مدتی در پی تردید استالین نسبت به مرگ منژینسکی – یار و همدم قدیمی‌­اش - او بازداشت شده و تحت بازجویی اعتراف به قتل منژینسکی کرده و در نتیجه در سال 1936 اعدام گردید.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلمکا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

 یاگودا و مرژینسکی از رؤسای سابق سازمان اطلاعات شوری در دوره استالین (یاگودا مرژینسکی را برای تصاحب مقام وی با سم به قتل رساند)

در سال 1936، یکی از جنایتکارترین رهبران KGB، با نام "نیکلای یژوف"(Nikolai Yezhov) بر منصب نشست.وحشت و ترس در دوران وی به بالاترین حد خود در شوروی رسید. لقب او در رسانه‌­های غربی و در میان مردم روسیه به "ماشین آدمکشی" و "خارپشت آهنین" معروف گردید. فقط برای نمونه، او 3 هزار نفر از عوامل خود را طی سال‌های 1936 تا 1938 اعدام کرد. و بعد هم با خشم گرفتن بر "لاورنتی بریا"(Lavrenti Beria) – معاون خود- دستور دستگیری وی را صادر کرد. اما عملیات دستگیری بریا از طریق یکی از عوامل KGB به وی لو رفت و او سریعا خود را به مسکو رساند و با استالین دیدار کرد. طی دیدار خصوصی با استالین، او میزان وفاداری خود در معاونت گرجستان به حزب کمونیست و استالین را اذعان داشت و مواردی را در مورد یژوف ابراز کرد که ترس از بقدرت رسیدن و یا بروز کودتا از سوی یژوف را در استالین برانگیخت. لذا، استالین دستور دستگیری و اعدام وی در سال 1938 را صادر کرد.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

نیکلای یژوف معروف به خارپشت آهنین

بریا در سال 1938 به سمت ریاست NKVD منصوب گردید. او، سازمان را گسترش داد و بازوی امنیتی آن NKGB را آنقدر تقویت کرد که در سال 1941 تبدیل به یک سازمان مستقل شد. این سازمان مسئولیت تامین امنیت داخلی، فعالیت‌های ضد جاسوسی، نگهبانی از مرزها، مدیریت اردوگاه‌های کار، و انجام عملیات‌های چریکی و زیرزمینی علیه آلمانی­‌ها در طی جنگ جهانی دوم را بر عهده داشت. مردی که ریاست NKGB را عهده­‌دار بود، "وسه وُلوُد مرکولوف" (Vsevolod Merkulov) نام داشت.میزان وفاداری او به بریا بسیار زیاد بود و وی را در جریان ریز فعالیت‌های سازمان قرار می­‌داد. در سال 1950، مرکولوف جای خود را به "ویکتور آباکوموف"(Viktor Abakumov) داد که هیچ تعهدی به بریا از خود نشان نمی­‌داد. بریا نیز استالین را متقاعد کرد که با نسبت دادن اتهام به آباکوموف مبنی بر طرح توطئه علیه وی، او را محاکمه و اعدام کند و اینچنین شد که وی در سال 1951 به جوخه­‌های آتش سپرده گردید.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

لاورنتی بریا پس از مرگ استالین به دست خروشچف به اعدام محکوم شد

با مرگ استالین در سال 1953 که در حلقه­ بسیار خصوصی سیستم امنیتی شوروی با نام "کُبا"(Koba) خوانده می­شد، بریا بی­‌خبر از خوابی که "نیکیتا خروشچف"(Nikita Khrushchev) برای وی دیده است، تصمیم گرفت که قدرت را بدست گیرد. اما خروشچف با همکاری چند تن از مقامات عالی ارتش روسیه، کودتا کرده و بریا را دستگیر و در همان سال اعدام کرد. پس از به قدرت رسیدن خروشچف، این سازمان در مارس 1954 با ریاست "ایوان سروف"(Ivan Serov) همین نامی که امروز دارد را بر خود گرفت: "KGB".

 

قصه تلخ مرگ پسر استالین

یاکوف جوگاشویلی Yakov Dzhugashvili (استالین) –پسر استالین از همسر اولش- در جولای 1941 در حالیکه رهبری یک عراده تانک را بر عهده داشت، توسط نیروهای نازی دستگیر شد؛ وی در طی آوریل تا ژوئن 1942 در اردوگاه "هوملزبورگ" نگهداری شد و سپس در مارس 1943 به اردوگاه "ساچسن‌هاوزن" منتقل گردید.

طبق اسناد محرمانه فاش شده در سال 2006 سازمان KGB مرگ او در تاریخ 16 جولای 1945 به اینصورت بوده که در اردوگاه در حال قدم زدن بوده است که یکی از نگهبانان به او فرمان بازگشت به اتاقش را می­‌دهد، اما وی با سرپیچی به طرف حصارها می­‌آید. سرباز فرمان ایست می‌دهد و او فریاد می­زند "شلیک کن!". سرباز هم گلوله­‌ای به سر او شلیک می­‌کند.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

یاکوف استالین نفر وسط با کت بلند در اردوگاه نازی‌ها

گفتنی است که یاکوف پیش از این هم میل به مردن داشته! و چند سال قبل، پس از ممانعت پدرش از ازدواج او با دختری که دوست داشت، اقدام به خودکشی با اسلحه می­‌کند. معروف است که استالین در مورد خودکشی وی گفته بود "حتی عرضه­ نداشته درست شلیک کند که بمیرد". او یک بار هم در مورد یاکوف اینچنین گفته بود: "یاشا مثل ولگردها و قلدرها رفتار می­‌کند. دیگر نمی­‌خواهم او را ببینم".

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

یاکوف استالین پس از مرگ

طبق اسناد، نازی­‌ها خواستار تبادل او با ژنرال "فردریش پالوس"(Friedrich Paulus) بودند که قبلا در "نبرد استالینگراد" توسط روس­‌ها دستگیر شده بود. اما استالین با بیان جمله­‌ای بسیار مشهور قید پسر خود را زده و پیشنهاد آلمان‌ها را نمی­‌پذیرد: "من یک ژنرال را با یک ستوان عوض نمی­‌کنم".

 

روش عملیاتی

در سال 1983، این سازمان از نظر مجله تایمز بعنوان قویترین سازمان جمع­‌آوری اطلاعات در جهان شناخته شد. KGB به هر روش قانونی و غیرقانونی، اقدام به جاسوسی در کشورهای هدف کرده و اطلاعات بدست آمده را به سفارت خود در آن کشور انتقال می­‌دهد. در صورتیکه مامور تابع روش قانونی دستگیر شود، از "مصونیت دیپلماتیک" استفاده کرده و آزاد می­‌شود. اما این مصونیت برای مامورین غیرقانونی وجود ندارد. در اویل تاسیس این سازمان، رؤسا بیشتر بر روی مامورین غیرقانونی تمرکز می­‌کردند؛ چرا که آنها خیلی بهتر از مامورین قانونی در مناطق هدف نفوذ می­‌کردند.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم
ساختمان لوبیانکا متعلق به KGB
ساختمان لوبیانکا که نام خود را از میدان لوبیانکا گرفته‌است، ساختمانی در ضلع شرقی میدان است که سازمان امنیت اتحاد جماهیر شوروی «کاگ‌ب» در آن‌جا پایه‌گذاری شد.
در دوره‌ای از اتحاد جماهیر شوروی، زندانی مخوف در میدان لوبیانکا واقع شده‌بود که زندانیان سیاسی در آن‌جا بازجویی می‌شدند.

KGB، از ابتدا 4 شکل جاسوسی را در دستور کار خود قرار داد: سیاسی، اقتصادی، استراتژیک-نظامی، و ارائه اطلاعات منحرف‌کننده. این اشکال جاسوسی با توسل بر فعالیت­‌های امنیتی و ضد اطلاعاتی، اشاعه اطلاعات منحرف­‌کننده­ علمی-تکنولوژیکی و حمایت قانونی از جاسوسان صورت می‌­گیرد.

این سازمان، دارای دو دسته جاسوس است: قانونی و غیرقانونی. جاسوسان قانونی در سفارت­‌های روسیه در سرتاسر جهان اقامت داشته و از مصونیت سیاسی و امنیتی برخوردارند. جاسوسان غیرقانونی معمولا از عوامل اجیر شده­ برون مرزی بوده؛ ماموریت­‌هایشان فارغ از ماموریت‌­های تجاری و دیپلماتیک است؛ برای هیچکس قابل شناسایی و رویت نیستند؛ و در صورت دستگیری، مصونیت سیاسی ندارند.

 

ساختار سازمان

در ساختار ریاست این سازمان، یک نفر رییس کل و 4 تا 6 نفر هم معاون وجود دارد که از این تعداد 2 نفر آنها معاون اول هستند. KGB مستقیما تحت نظر یک دفتر سیاسی که رییس سازمان را انتخاب کرده­ است، اداره می­‌شود. شعبات منطقه­‌ای سازمان هر کدام مدیر بخش خود را دارد. هیئت اصلی تصمیم­‌گیرنده سازمان، شامل رییس، معاونین، و روسای هیئت مدیره است.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم
نمایی دیگر از ساختمان لوبیانکا

در تمامی تاسیسات دفاعی روسیه، KGB دارای دفتر است. همچنین در تمامی شرکت‌های بزرگ روسیه، دارای شبکه گسترده­‌ای است. این سازمان با گماردن یک یا چند نفر از ماموران خود در هر سازمان بزرگ، احساسات سیاسی را شناخته و اقدامات بعدی را انجام می­‌دهد.

بخاطر طبیعت بسیار مخفی­کارانه KGB، هنوز اطلاع دقیق از تعداد پرسنل آن در دست نیست. برخی برآوردها تعداد عوامل آن در سال 1973 را 490 هزار نفر و در سال 1986، 700 هزار نفر تخمین زده­‌اند. مقدار دقیق بودجه این سازمان هنوز معلوم نیست.

 

اطلاعات و ضد اطلاعات

در سال 1972، فضای مصالحه بین روسیه و کشورهای شرق اروپا ایجاد گردید. همین امر باعث شد تا پای مامورین اطلاعات روسیه به آمریکا و سایر کشوهای غربی باز شود. آنها در هیئت بازرگان، تاجر، روزنامه نگار، دانشمند و دانشجو وارد این کشورها می‌شدند. نسبت شهروندان روس که در آمریکا اقدام به جمع‌آوری اطلاعات می­‌کنند بین 30 تا 40 درصد و بیش از 50 درصد در کشورهای جهان سومی است. این بدان معناست که بسیاری از روس­‌های ساکن کشورهای دیگر که مامور اطلاعاتی نیستند، عملا توسط KGB برای مامور‌یت‌­های اطلاعاتی گمارده می­‌شوند.

 

استخدام

KGB برای تامین نیرو، به سراغ نوابغ دانشگاهی می‌­رود که معمولا بر یک تا 4 زبان مسلط هستند. حقوق بالا، ارتقائات نظامی، دسترسی به ارز خارجه، و زندگی در خارج از کشور به آنها پیشنهاد می‌­شود. سپس نیروهای جذب شده را در مدرسه عالی اطلاعات در مسکو آموزش می­‌دهند. دوره­‌های آموزشی شامل کد شناسی، استفاده از اسلحه، عملیات خرابکاری، مطالعه کامل تاریخ و اقتصاد بر اساس مارکسیست-لنینیست، علم نظری، تاریخچه کامل حزب کمونیست شوروی، حقوق، و زبان­‌های خارجه می­‌شود.

 

تکنولوژی در KGB

به گفته­ آرکادی شوچنکو –مامور سابق اطلاعاتی روسیه، KGB مسئول اصلی سیاستگذاری خارجه در کاخ کرملین است. سوالات مورد نیاز برای پاسخ از کرملین به سازمان ارسال شده و سپس سیاستگذاری اعمال می­‌گردد. مامورین سازمان، علاوه بر اطلاعات خارجه، بر تکنولوژی پیشرفته غربی هم متمرکز هستند و اطلاعات کامل در مورد تکنولوژی‌های نظامی غرب از طریق سازمان در قالب اسناد یا هارد دیسک در اختیار کمیسیون صنعتی-نظامی هیئت رییسه شورای وزرا قرار می­‌دهد. این کمیسیون هم وظیفه هماهنگی سامانه تسلیحاتی روسیه و دستیابی به آخرین تکنولوژی غربی را بر عهده دارد. این کمیسیون، پس از این مرحله، حوزه شرایط کار را در میانKGB   و دیگر سازمان‌های اطلاعاتی روسیه مشخص می­‌کند.

کا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلمکا.گ.ب؛ آشنایی با اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان+تصاویر و فیلم

دستکش تفنگی و پیپ مجهز به تفنگ

همانطور که پیشتر اشاره شد، دوره آندروپوف، دوره­ رنسانس KGB بود. او معتقد به جاسوسی الکترونیک بود. به همین منظور، وی از تجهیزات ارتباطاتی و ماهواره برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده کرد. هم اکنون KGB، سه ماهواره برای جمع­‌آوری اطلاعات پرتاب کرده است. همچنین جمع‌آوری اطلاعات نظامی توسط معاونت خارجه اطلاعات نظامی ستاد کل نیروهای مسلح روسیه (GRU) انجام می‌­پذیرد.

 


 

 

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
انتقاد شدید خسرو معتضد از سبد کالایی
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:30 صبح  

ملت ایران کجا و این سبد کجا؟

باور کنید سبد خانوار کنونی در شان ملت ایران نیست. آخر دو مرغ یخی، هشتصد گرم پنیر، یک بطری روغن نباتی و ده کیلو برنج که مردم امیدوارند هندی ارسنیک‌دار نباشد کجا و ملت ایران کجا؟ چرا دولت یک کیلو گوشت راسته، یک کیلو گوشت چرخ کرده جزو سبدکالا به مردم عیدانه نمی‌دهد؟
«دو عدد (قطعه) مرغ، هشتصد گرم پنیر، یک شانه تخم‌مرغ، یک بطری روغن نباتی، ده کیلو برنج» این است To be or not tobe بودن یا نبودن برای یک ملت با پنج هزار سال سابقه تاریخی، ده هزار سال سابقه مدنی و روستانشینی و صد هزار سال زندگی در فلات ایران که از آبان ماه تاکنون صحبت آن بر سر هر کوی و برزن است و میلیون‌ها خانوار ایرانی چشم به این عطیه دولت محترم دارند و گویا به عده‌ای که مستحق‌ترین طبقاتند نمی‌رسد و به عده‌ای می‌رسد.

 می‌گویند صف‌های طویل تشکیل شده که باعث نقاهت مردم می‌شود، می‌گویند کارگران مشمول این سبد مائده آسمانی نمی‌شوند. می‌گویند میلیون‌ها نفر که حقوق ماهانه‌شان زیر پانصد هزار تومان است بنا به اگر و مگرهایی از دریافت این ترکه نومان محروم‌اند. چرا؟می‌گویند خیلی‌ها آرزو دارند این سبدکالا را دریافت دارند. می‌گویند پارسال که دولت وقت عیدانه هم به همه مردم می‌داد چه شده که امسال در حالی‌ که هر روز خبرهای خوشایند از برداشته شدن تحریم‌ها به گوش می‌رسد دولت اینقدر دم از نداری می‌زند و کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته است. 

مردم پیامک می‌زنند: آیا دولت محترم نمی‌توانست از خیر این سبدکالا بگذرد و عیدانه نقدی به حساب مردم بریزد؟ آخر با دو دانه مرغ یخی چه کمکی به تغذیه خانواده‌ها می‌شد؟ مردم می‌پرسند: مگر خیلج‌فارس و دریای مکران در جنوب ایران وصل به اقیانوس هند قرار ندارند؟ از آبان‌ماه تا شب عید فاصله زمانی زیادی موجود بود. 

چه ایرادی داشت دولت به شرکت شیلات جنوب دستور می‌داد [همانطور که دکتر مصدق در زمستان 1331 به شرکت ملی شیلات شمال دستور داد چند هزار کامیون حامل ماهیان شمال به بازارهای تره‌بار و میوه کشور اعزام دارد و سر هر خیابان کامیون‌های ارتش ماهی تازه به مردم دانه‌ای یک تومان می‌فروختند]، شرکت شیلات جنوب و حتی شمال امسال سیل ماهی به تهران و سایر شهرها سرازیر می‌کردند و جزو سهمیه‌ سبدکالای خانوار یک یا دو ماهی سفید یا کفال یا کپور یا شیرماهی یا حلوا ماهی هم می‌دادند؟ چه می‌شد دولت چند قوطی کنسرو ماهی به مردم هدیه‌ می‌داد؟ چرا دولت در قیمت‌گذاری قیمت ماهی مداخله نمی‌کند و ماهی غذای اشرافی شده است؟ 

پیر دیری به من گفت: بابک زنجانی که اکنون در زندان به سر می‌برد از رضاشاه که مهم‌تر و بالاتر نیست. پس از شهریور 1320 رضا شاه مجبور شد اموال نقدی خود شامل 68 میلیون تومان را به پسرش هبه کند که او نیز آن را در اختیار دولت گذاشت، دولت محض جلب رضایت مردم از آن 68 میلیون تومان مبالغ زیادی صرف احداث لوله‌کشی آب تهران، اتمام بیمارستان هزار تختخوابی، احداث یتیم خانه و تیمارگاه و شیرخوارگاه و کارهای عام‌المنفعه کرد.

 خلاصه تا سال 1320 فرا برسد و عبدالحسین هژیر وزیر دربار شاهنشاهی تتمه آن پول‌ها و بیشتر املاک غیرمنقول را به بهانه احداث بنیاد خیریه به دربار برگرداند مبالغ قابل‌توجهی صرف کارهای مفید شد و پولی که رضا شاه غصب کرده بود در جهت عمران و آبادانی کشور صرف شد. 


چه ایرادی دارد حالا که قوه قضائیه آقای زنجانی را برای مدتی استراحت و تمدد اعصاب و راحت شدن از دغدغه‌های مالی و چک‌های بی‌محل و بلاوصول در استراحتگاه اوین مورد نگهداری قرار داده است (خواهید دید بابک زنجانی به‌زودی چاق و سر و مر و گنده و کیفور خواهد شد) موقتا 25 هزار میلیارد تومان اموال منقول و غیرمنقول مشارالیه را حتی به عنوان قرض‌الحسنه صرف مقادیری از گرفتاری‌های مالی دولت و ملت کرده با رضایت خود ایشان و با اعطای لقب مرد خدمتگزار سال‌، تا رسیدن اقساط پول‌های مسدود و بلوکه شده آقای زنجانی، گره‌ای از مشکلات عمومی بگشایند.

 عرض کردم بابک زنجانی از نظر قدرت اقتصادی از رضا شاه که بالاتر نیست. دولت آن زمان از 68 میلیون تومان موجودی رضا شاه در بانک ملی بسیاری از معضلات خود را حل کرد، مثلا در قحطی سال 1321 و سال تیفوسی، بیمارستان، رختشویخانه، یگان ضدعفونی و ناهارخوری برای گرسنگان ساخت.

 برنج از شمال آورد و به جای نان، چلوی باقلا داد با دمپختک» در چند برزن شهرداری پختند و در مقابل کوپن به مردم می‌دادند. حالا هم اموال نقدی آقای زنجانی از طریق مذاکره با ایشان و دادن مواعیدی در خصوص تخفیف در مجازات و حتی آزاد کردن مشروط به قید کفیل و ضمانت، در اختیار بیت‌المال قرار گیرد تا رسیدن پول‌های بلوکه شده. 

خزانه کشور از این حالت بی‌پولی در آید. فرجی حاصل شود و ان‌شاءالله ضمن جلب رضایت مردم،‌دولت هم نفس راحتی بکشد و یارانه و عیدانه مردم مظلوم را بدهد و این سبد محقر و ناچیز هم با اقلامی مانند ماهی یخ‌زده، کنسرو تن‌ماهی،کنسرو لوبیا و نخود فرنگی و قارچ و مقادیری لوبیا و عدس و چندین کیلو پیاز و سیب‌زمینی و یک قوطی روغن چند کیلویی و یک شیشه روغن زیتون، رونقی یابد و از حالت مفلسانه کنونی به در آید و صف‌های طویل هم حذف شود و مردم را با حرف اول اسامی خانوادگی به در فروشگاه‌ها خواسته از این همه بی‌احترامی به آنان خودداری شود.

 محض اطلاع دولت محترم عرض می‌شود سازمان جیره‌بندی دولت آلمان در جنگ جهانی دوم تا فقط یک هفته به پایان جنگ، اقلام جیره مردم آلمان شامل گوشت تازه، روغن نباتی، کره، روغن، لوبیا و نخود و سیب‌زمینی، کنسرو ماهی، کنسرو گوشت، شمع، نان، برنج، بنشن را بین 90 میلیون مردم آلمان تقسیم می‌کرد و جیره‌بندی تا پایان جنگ ادامه داشت.

 واقعا در خور تاسف است که در روزگار صلح و آرامش نمی‌توانیم یک سبد خانوار خانواده را بین تمام خانواده‌های ایرانی توزیع کنیم. باور کنید سبد خانوار کنونی در شان ملت ایران نیست. آخر دو مرغ یخی، هشتصد گرم پنیر، یک بطری روغن نباتی و ده کیلو برنج که مردم امیدوارند هندی ارسنیک‌دار نباشد کجا و ملت ایران کجا؟ چرا دولت یک کیلو گوشت راسته، یک کیلو گوشت چرخ کرده جزو سبدکالا به مردم عیدانه نمی‌دهد؟

نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
خسرو معتضد: شرکت گاز به پیش از دوره قاجار بازگشته است!
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:25 صبح  
شیوه کار «نایب حسین» این بود که محکومی را که باید شلاق بزند یا اشکلک کند یا چشمش را درآورد و یا زبان یا گوشش را ببرد، آن قدر آزار می داد که طرف راضی می شد سه برابر آنچه را حاکم کاشان مطالبه می کرد، بدهد و از شر آزار و شکنجه نایب حسین و نوچه هایش آسوده شود./ اکنون هم شرکت ملی گاز بدون کسب مجوزهای قانونی از مجلس شورای اسلامی، فعالیتهای وصول مطالبات را به «به اصطلاح بخش خصوصی» یعنی جایزه بگیران واگذار می کند که در خانه مردم بروند و این پول را بستانند. / من تصور می کنم اکنون هم شرکت گاز می تواند میلیاردها مطالبات معوق خود را از مردم بیچاره و ندار، با واسطه گری امثال فراشهای نایب حسین و امیر بهادر و عین الدوله مطالبه کند و به ریش مردم بخندد.

خسرو معتضد درروزنامه قدس روایتی از ابتکار غریب مدیر عامل شرکت گاز برای وصول گاز بها را بازگو کرده است.

 معتضد نوشت: شرکت ملی گاز به تازگی پس از گران کردن مضاعف اندر مضاعف بهای گاز، به گونه ای کار را بر مردم سخت کرده که به چشم خود دیدم مردم دوباره دست به دامن کپسولهای گاز خانگی شدند و در تاکسی نشسته بودم که دیدم شش هفت کپسول در داخل خودرو و صندوق عقب آن، بار کرده اند.

در این هنگامه، ابتکار غریبی به ذهن مدیرعامل محترم شرکت گاز رسیده و ایشان با استخدام عده ای برای وصول گازبها به عصر پیش از مشروطه رجعت فرموده اند.

مانند عصر عین الدوله و امیر بهادر جنگ که برای وصول خراج و قلق و پیشکش و حق البوق، فراشهای سبیل از بناگوش در رفته ای را استخدام کرده بودند و آنها را در خانه مردم می فرستادند. این مدیر محترم نیز گویا درصدد برآمده به بهانه سپردن کار به بخش خصوصی، عده ای رابه جان مردم بیندازد که قبوضی را که مردم از پرداخت بهای گزاف آنها عاجزند، به زور از مردم بستانند.

چند روز پیش در یکی از شهرکهای اطراف تهران در ساختمانی با حدود 22 آپارتمان، میهمان یکی از دوستان بودم. او مغموم و مبهوت بود. می گفت ساکنان این آپارتمان ها 80 درصد اجاره نشین هستند. قبض گاز 120 هزار تومانی برای چندین ماه اکنون به 800 هزار تومان رسیده است. بعضی از این آپارتمانها غیرمسکونی است و صاحبان آنها در محل نیستند. مبلغ هشتصد هزار تومان برای جمعی حقوق بگیر کارگر و کارمند ساکن آپارتمانهای 50 - 40 متری تا 70 متری بسیار سنگین است. مدیرعامل شرکت ملی گاز فکر بکری به مخیله اش رسیده و رندانه خواسته است، به بهانه اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی، برخی مؤسسات منتظر وقت را به جان مردم بیندازد.

مردم از این پس با «جایزه بگیرها» و فراش های عین الدوله و امیر بهادر سر و کار خواهند داشت. فراش های امیربهادر جلوی خانه مردم کنگر خورده، لنگر انداخته و با روشن کردن چپق و یا برافروختن اجاق و نشستن جلوی در خانه و سکوهای دو طرف در ورودی و با صدای بلند حرف زدن و ایجاد مزاحمت برای صاحبخانه پول زور را می ستاندند.

اکنون هم شرکت ملی گاز بدون کسب مجوزهای قانونی از مجلس شورای اسلامی، فعالیتهای وصول مطالبات را به «به اصطلاح بخش خصوصی» یعنی جایزه بگیران واگذار می کند که در خانه مردم بروند و این پول را بستانند. فعالیتهای گازرسانی شهری و روستایی دستاویز خوبی برای لاپوشانی اصل ماجرا یعنی وصول مطالبات از میلیونها مشترک بی پول و درمانده در پرداخت مطالبات یک میلیونی گاز است. وی گفته: «یک درصدی برای وصول مطالبات گاز طبیعی از مشترکان برای بخش خصوصی در نظر گرفته شده است.»

گذشتگان مرده اند و کسی زنده نیست که برای ما تعریف کند، اما در کودکی و نوجوانی و جوانی از پدربزرگ و پدر و عموها می شنیدم که پیشترها همه چیز را به مقاطعه می گذاشتند تا بی دردسر، مردم را سر کیسه کنند. از همه خنده دارتر ماجرای حاکم کاشان در زمان ناصرالدین شاه بود که عملیات چوب زدن و شلاق و تازیانه زدن و کور کردن هر کس را که حاکم کاشان اراده می فرمود، به مقاطعه گذاشته بود و کسی که داوطلب انجام این مقاطعه شد و در مزایده، پول بیشتری پیشنهاد کرد و برنده شد، «نایب حسین کاشی» بود که بعدها کارش بالا گرفت و ادعای حکمرانی کاشان را کرد.

شیوه کار «نایب حسین» این بود که محکومی را که باید شلاق بزند یا اشکلک کند یا چشمش را درآورد و یا زبان یا گوشش را ببرد، آن قدر آزار می داد که طرف راضی می شد سه برابر آنچه را حاکم کاشان مطالبه می کرد، بدهد و از شر آزار و شکنجه نایب حسین و نوچه هایش آسوده شود.

من تصور می کنم اکنون هم شرکت گاز می تواند میلیاردها مطالبات معوق خود را از مردم بیچاره و ندار، با واسطه گری امثال فراشهای نایب حسین و امیر بهادر و عین الدوله مطالبه کند و به ریش مردم بخندد.

باید در آن مجموعه شهرک که مستأجران بر سر خود می کوبیدند ومانده بودند با حقوق 400- 300 هزار تومانی چگونه بهای گاز چند صد هزار تومانی را بدهند، می بودید و مانند من خون جگر می شدید که چگونه شرکتی جرأت می کند جایزه بگیرها را به جان مردم بیندازد.

من نمی دانم از 450 میلیارد دلاری که در مدت شش سال گذشته بابت عایدات نفت به خزانه ریخته شد، چقدر باید خرج امور زیربنایی و روبنایی و حقوق مدیران عامل و مدیران کل و ساخت ساختمانهای چندین طبقه آنچنانی برای مدیران پرادعا شود که باز هم ناله «چه کنم دولت» به عرش می رسد و هر روز مالیات و خراج تازه ای از مردم می ستانند؟


نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
دست انگلیس آلوده به خون میلیونها ایرانی
پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 12:21 صبح  
رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر گفت: همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» سه شنبه، 15 اردیبهشت با حضور نویسنده کتاب "قحطی بزرگ" در دانشگاه تهران برگزار می شود.
موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر و دبیر علمی همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» در گفت‌وگو با فارس در مورد ضرورت این همایش اظهار داشت: این همایش با توجه به دو ضرورت برگزار می‌شود : نخست اینکه ما در صدمین سال جنگ جهانی اول به سر می‌بریم، البته سالگرد جنگ سال گذشته بود اما این جنگ عالم گیر تقریباٌ چهار سال ادامه یافت، ما هم پیش همایشمان را سال گذشته برگزار کردیم و اصل همایش را هم به اردیبهشت ماه 94 موکول کردیم.

وی در ادامه با اشاره به اینکه «ایران» در جنگ جهانی اول مداخله نداشت، اما کشورمان متأسفانه اشغال و لطمات زیادی از این جنگ دید و به اشغال در آمد، گفت: در دنیای پر آشوب کنونی جا دارد که اسناد و مدارک را بازبینی کنیم و لطماتی که به کشورمان وارد شده را بررسی کنیم.

حقانی با تشریح برخی برنامه‌های مفصل غرب برای غرب آسیا یادآور شد: کشورهای استعماری در زمان «جنگ جهانی اول» ترسیم خاورمیانه جدید را مطرح می‌کردند و این هدف را در حال حاضر نیز مطرح می‌کنند. امروز شاهد دگرگونی‌های جدی در منطقه هستیم باید از این تجربه تاریخی استفاده کنیم.ضرورت استفاده از تجربیات تاریخی که ما در آن به سر می‌بریم اهداف اصلی ما برای برپایی این همایش شد.

وی در پاسخ به این پرسش که با وجود اینکه ایران در دوران جنگ اعلام بی‌طرفی کرد باز هم اشغال شد! انگلستان در اشغال ایران چه نقشی داشت؟. گفت: ایران کشور مهمی در منطقه به لحاظ ژئوپلتیک و سیاسی است نقشه‌ بیگانگان برای پیروزی در جنگ، ایران را در موقعیت خاص‌تری قرار داد. نکته دیگر هم بحث نفت ایران بود انگلیسی‌ها پیروزی خود را در جنگ جهانی اول، مدیون نفت ایران و غارت آن می‌دانستند. وجود منابع نفتی در ایران ما را در وضعیتی قرار داد که کشورهای دیگر از مخالفین تا طرفداران به ایران توجه کنند.

حقانی با بیان اینکه نکته مهمی که امروز باید از آن درس بگیریم و رهبری نیز بر آن تاکید دارد افزایش توانمندی نظامی و اقتصادی کشور است، گفت: یکی از دلایلی که کشور‌های اشغالگر به خود اجازه دادند خیلی راحت ایران را اشغال کنند ضعف نظامی و مالی ایران بود. اگر ایران یک دولت قدرتمند با توانمندی دفاعی خوبی داشت آنها هوس اشغال ایران به سرشان نمی‌زد!

وی افزود: اما متأسفانه انگلیسی‌ها دراین بین نقش مخربی را ایفا کرد و آنها در همین سالی که ما الان در آن به سر می‌بریم (1394 مصادف با عقد قرارداد 1915 بین روسیه و انگلستان) است و این قرارداد مکمل قرارداد 1907 ایران به سه قسمت دراینجا تقسیم شد و این به معنای نابودی ایران تمام می‌شد.

حقانی ادامه داد: انگلستان به نظر می‌رسد که برای تحقق هدف خود به ویژه بعد از انقلاب 1917 در روسیه مصمم شدند که ایران را به صورت یکپارچه از آن خود کنند و این برای سیاست‌های منطقه ای و تداوم غارتگری‌شان مهم بود.

وی افزود: انگلستان درقرارداد 1915 ایران را به دو بخش تقسیم کرد و بعد در سال 1917 انگلستان به سمتی رفت که ایران را به صورت کامل از آن خود کنند بنابراین ابتدا قرارداد 1917 و کودتای 1299 که آن هم با همین اتفاقات خلال جنگ جهانی اول در ایران و منطقه رخ داد، کامل در ارتباط است.

دبیر علمی همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» ادامه داد: برای زمینه سازی این کار به نظر می‌رسد آن قطحی بزرگ یک تلاش شیطنت آمیز از سوی انگلستان برای کم کردن نفوس و جمعیت در ایران بود یعنی اگر این دو امر قطحی بزرگ که منجر به کشتار گسترده شد و قرارداد را کنار هم بگذاریم تصمیم جدی انگلستان برای نابودی و ملزم کردن کل ایران به امپراطوری بریتانیا مشخص می‌شود.

وی گفت: در قرارداد 1299 هم همان اهداف با شکل دیگر دنبال شد. این دو را کنار هم که می‌گذاریم مشخص می شود که قطحی در ایران طبیعی نیست برخی استناد می‌کنند که قحطی در ایران ناشی از مسائل طبیعی بود که در ایران سابقه داشته است.

حقانی ادامه داد: اما نقش سیاست‌های بیگانه در اشغال ایران را نباید نادیده گرفت بله ما قبلا در ایران خشکسالی داشتیم ولی به این صورت تلفات نداشتیم.

وی افزود: حداقل تلفات ایرانیان در قحطی در منابع گوناگون 5 میلیون نفر ذکر کردند و حداکثر را 12 میلیون نفر اعلام می‌کنند. به نظرم این رقم یک نسل کشی در ایران بوده که برای تحقق اهداف شوم انگلستان صورت گرفت.

حقانی با اشاره به اینکه دولت‌ها در خلال جنگ‌ها جاهایی را اشغال می‌کنند، گفت: دولت‌ها برای اشغال یک کشور و تبعات آن برنامه‌ دارند مثلا انگلستان ایران را اشغال کرد و تعداد زیادی نیرو از ایران اعزام کردند می توانستند همراه این نیروها آذوقه‌های خود را هم بیاورند. به طور مثال ما امروز در اشغال عراق شاهد بروز قطحی نشدیم ولی وقتی این سیاست‌ها توام با نابودی آذوقه و ذخیره غذایی و مایحتاج یک مردم می شود شکل حاد نسل کشی و کشتار اتفاق می‌افتد. درحالیکه آنها می توانستند در کشتی هایی که سربازان هندی را به ایران می آورند آذوقه هم بیاورند اما اینکار را نکردند یا می توانستند از مناطق همجوار ایران آذوقه به ایران منتقل کنند این کار را هم نکردند.

وی در پاسخ به این پرسش که تعمدی به نظر می رسد، گفت: در این کشتار تعمد وجود داشته است که بنده آن را مرتبط با سیاست های کلان انگلستان در منطقه می‌دانم. انها همزمان می‌خواستند زمینه های تاسیس دولت نامشروع اسرائیل را در منطقه هم فراهم کنند.

دبیر علمی همایش ملی «به شهادت سکوت؛ اشغال ایران و کشتار مردم در جنگ جهانی اول» گفت: در سال 1917 با اعلام، اعلامیه بالفور، زمینه مهاجرت غیرقانونی یهودیان به فلسطین را فراهم کردند. بعدها در مطبوعات دنیا در سال 1302 شمسی، که تقریبا دو سال بعد از کودتاست می‌خوانیم که هدف از کودتای ایران و روی کار آمدن دولت در ایران کمک به کشوری است که به زودی در منطقه خاورمیانه تأسیس خواهد شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: شما ببینید یک انسجامی بین تصمیم گیری‌ها، رفتارها و سیاست گذاری‌ها وجود دارد که به نظر می رسد نوع رفتار انگلیسی ها با مردم ایران و کشور ما تعمدی و از روی سیاست گذاری کامل حساب شده بود.

نوشته شده توسط جعفر پیوسته کاشانی | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
درباره وبلاگ

اجتماعی .سیاسی.تاریخ

جعفر پیوسته کاشانی
دانستن حق شماست
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 80 بازدید
بازدید دیروز: 49 بازدید
بازدید کل: 106751 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
نوشته های پیشین

فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
لوگوی وبلاگ من

اجتماعی .سیاسی.تاریخ
لینک دوستان من

نگارستان خیال
سرزمین رویا
اجازه نمی دهیم
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اشرف ، سکانس آخر
پرستار و حارث (نقدی بر تراژدی خمینی شهر)
سید ضیا الدین چگونه گریخت
دو نکته نا گفته در مورد دکتر حسین فاطمی
ماجرای درخواست ترور امام خمینی ره از موساد
علائم و نشانه های تکان دهنده ظهور
آزادی آزادی دربست!؟
جشن وپایکوبی مردمی و خر درویش...
5+ 1 و سگهای آبادی !؟
رضاخان ، وزیر جنگ
اولین کارخانه متورسیکلت جهان
مراسم افتتاح روزنامه اطلاعات در سال 1305 + تصاویر
ظل السلطان حاکم اصفهان
تراژدی کفش ملی ( همیشه پای چین در میان است)
صغری خانم کجا و آیفون 6 کجا...جل الخالق
[همه عناوین(93)][عناوین آرشیوشده]